معنی فارسی superobligation

B1

مسئولیتی که به شدت احساس شود.

An overwhelming sense of duty or obligation.

example
معنی(example):

او احساس مسئولیت شدید برای کمک به دوستانش داشت.

مثال:

He felt a superobligation to help his friends.

معنی(example):

سازمان مسئولیت بسیار شدیدی برای حفاظت از محیط زیست دارد.

مثال:

The organization has a superobligation to protect the environment.

معنی فارسی کلمه superobligation

: معنی superobligation به فارسی

مسئولیتی که به شدت احساس شود.