معنی فارسی superpersonally
B1بهطور سوپرپرسونالی، به معنای ابراز احساسات یا نظرات به صورت عمیق و فردی است.
In a manner that emphasizes individual feelings and experiences.
- ADVERB
example
معنی(example):
او احساساتش را بهطور سوپرپرسونالی در نامه بیان کرد.
مثال:
She expressed her feelings superpersonally in the letter.
معنی(example):
آنها به مسئله بهطور سوپرپرسونالی نزدیک شدند و دیدگاههای منحصر به فرد را در نظر گرفتند.
مثال:
They approached the problem superpersonally, considering unique perspectives.
معنی فارسی کلمه superpersonally
:
بهطور سوپرپرسونالی، به معنای ابراز احساسات یا نظرات به صورت عمیق و فردی است.