معنی فارسی superpolitely

B1

به شکلی بسیار مؤدبانه.

In an exceptionally polite manner.

example
معنی(example):

او به طور فوق‌العاده‌ای دعوت را رد کرد.

مثال:

She superpolitely declined the invitation.

معنی(example):

او به طور فوق‌العاده‌ای دلایلش را توضیح داد.

مثال:

He superpolitely explained his reasons.

معنی فارسی کلمه superpolitely

: معنی superpolitely به فارسی

به شکلی بسیار مؤدبانه.