معنی فارسی superpopulatedly
B1به صورت فوقالعاده شلوغ، به حالتی اشاره دارد که جمعیت بیش از حد در یک مکان خاص وجود داشته باشد.
In an extremely crowded manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
شهر به شدت شلوغ شد و پیدا کردن مکانی آرام سخت شد.
مثال:
The city grew superpopulatedly, making it hard to find a quiet place.
معنی(example):
در تابستان، سواحل به شدت توسط گردشگران مورد بازدید قرار گرفت.
مثال:
During the summer, the beaches were visited superpopulatedly by tourists.
معنی فارسی کلمه superpopulatedly
:
به صورت فوقالعاده شلوغ، به حالتی اشاره دارد که جمعیت بیش از حد در یک مکان خاص وجود داشته باشد.