معنی فارسی superscripted
B2علامتگذاری یا نوشتن یک حرف یا عدد در بالای خط نوشتاری، معمولاً برای اشاره به یادداشتها.
Written or printed in superscript; appearing above the normal line of type.
- VERB
example
معنی(example):
یادداشتهای مهم به صورت اعلانی برای تأکید نوشته شدند.
مثال:
The important notes were superscripted for emphasis.
معنی(example):
در سند، برخی اصطلاحات به صورت اعلانی نوشته شدهاند تا پاورقیها را نشان دهند.
مثال:
In the document, certain terms were superscripted to indicate footnotes.
معنی فارسی کلمه superscripted
:
علامتگذاری یا نوشتن یک حرف یا عدد در بالای خط نوشتاری، معمولاً برای اشاره به یادداشتها.