معنی فارسی supersensibly
B1سوپر حسدانانه، به طور منطقی و حساس به جزئیات و عوامل مختلف عمل کردن.
In a manner that shows exceptional sensitivity and understanding of factors involved.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به مسئله به طور سوپر حسدانانه نزدیک شد.
مثال:
She approached the problem supersensibly.
معنی(example):
او وضعیت را به طور سوپر حسدانانه مدیریت کرد و همه عوامل را در نظر گرفت.
مثال:
He handled the situation supersensibly, taking all factors into account.
معنی فارسی کلمه supersensibly
:
سوپر حسدانانه، به طور منطقی و حساس به جزئیات و عوامل مختلف عمل کردن.