معنی فارسی supersensitised

B1

فوق‌حساس شده، حالتی که به دلیل عاملی، حساسیت فرد یا شیء به یک محرک به طور غیرطبیعی افزایش یافته است.

Made excessively sensitive, particularly in response to stimuli.

example
معنی(example):

پس از درمان، او احساس می‌کرد که به نور خورشید فوق‌حساس شده است.

مثال:

After the treatment, she felt supersensitised to sunlight.

معنی(example):

پوست او پس از استفاده از کرم جدید فوق‌حساس شد.

مثال:

His skin became supersensitised after using the new cream.

معنی فارسی کلمه supersensitised

: معنی supersensitised به فارسی

فوق‌حساس شده، حالتی که به دلیل عاملی، حساسیت فرد یا شیء به یک محرک به طور غیرطبیعی افزایش یافته است.