معنی فارسی supersensitivity
B1فوقحساسیتی، وضعیت یا حالتی که در آن فرد یا موجود به محرکها بسیار حساس است.
An excessive sensitivity to stimuli or criticism.
- NOUN
example
معنی(example):
فوقحساسیت او به انتقاد او را وادار به ترک شغلش کرد.
مثال:
His supersensitivity to criticism made him quit his job.
معنی(example):
فوقحساسیت در گیاهان میتواند پاسخی به تنشهای محیطی باشد.
مثال:
Supersensitivity in plants can be a response to environmental stress.
معنی فارسی کلمه supersensitivity
:
فوقحساسیتی، وضعیت یا حالتی که در آن فرد یا موجود به محرکها بسیار حساس است.