معنی فارسی supersentimentally
B1به شیوهای که در آن احساسات بیش از حد ابراز میشود.
In a manner that is excessively sentimental.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور فوق احساسی درباره خاطرات کودکیاش صحبت کرد.
مثال:
He spoke supersentimentally about his childhood memories.
معنی(example):
این نامه به طور فوق احساسی نوشته شده و پر از احساسات بود.
مثال:
The letter was written supersentimentally, dripping with emotion.
معنی فارسی کلمه supersentimentally
:
به شیوهای که در آن احساسات بیش از حد ابراز میشود.