معنی فارسی superserviceably
B1بهطور فوقالعاده خدماترسانی و با کارایی بالا.
In an exceptionally serviceable manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
محصول حتی تحت فشار نیز بهطرز فوقالعادهای عمل میکند.
مثال:
The product performs superserviceably even under stress.
معنی(example):
او با مهارت فراوان، موقعیت را بهطور فوقالعادهای مدیریت کرد.
مثال:
She handled the situation superserviceably with great skill.
معنی فارسی کلمه superserviceably
:
بهطور فوقالعاده خدماترسانی و با کارایی بالا.