معنی فارسی superspiritually

B1

به روشی فراتر از دیدگاه‌های معنوی معمولی عمل کردن.

Acting or approaching situations in a manner that transcends ordinary spiritual perspectives.

example
معنی(example):

او به چالش‌های زندگی‌اش به طور سوپر روحانی نزدیک شد و معنای عمیق‌تری را یافت.

مثال:

She approached her life challenges superspiritually, finding deeper meaning.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند به طور سوپر روحانی زندگی کنند و آرامش درونی را به منافع مادی ترجیح دهند.

مثال:

They chose to live superspiritually, prioritizing inner peace over material gain.

معنی فارسی کلمه superspiritually

: معنی superspiritually به فارسی

به روشی فراتر از دیدگاه‌های معنوی معمولی عمل کردن.