معنی فارسی superstrenuous

B2

سخت و طاقت‌فرسا به گونه‌ای که نیاز به تلاش فوق‌العاده زیاد داشته باشد.

Extremely demanding or strenuous, requiring great physical effort.

example
معنی(example):

ماراتن برای دوندگان به طور خاص فوق‌العاده سخت بود.

مثال:

The marathon was particularly superstrenuous for the runners.

معنی(example):

او متوجه شد که تمرین واقعاً فوق‌العاده سخت و خسته‌کننده است.

مثال:

He found the workout to be superstrenuous and exhausting.

معنی فارسی کلمه superstrenuous

: معنی superstrenuous به فارسی

سخت و طاقت‌فرسا به گونه‌ای که نیاز به تلاش فوق‌العاده زیاد داشته باشد.