معنی فارسی superstructed

B1

به معنای ساختار داده شده یا بازسازی شده، معمولاً برای بهبود استحکام و کارایی.

Having been restructured or reinforced.

example
معنی(example):

فریم فوق‌العاده ساختاردهی شده اجازه ثبات بیشتری را می‌داد.

مثال:

The superstructed framework allowed for more stability.

معنی(example):

پس از ساختاردهی مجدد، ساختمان می‌توانست در برابر بادهای قوی مقاومت کند.

مثال:

Once superstructed, the building could withstand strong winds.

معنی فارسی کلمه superstructed

: معنی superstructed به فارسی

به معنای ساختار داده شده یا بازسازی شده، معمولاً برای بهبود استحکام و کارایی.