معنی فارسی supersubstantially
B1به طور فوقالعادهای و به شدت؛ در سطحی بالاتر از معمول.
In a manner that is exceedingly significant or substantial
- ADVERB
example
معنی(example):
پس از بازخورد، پروژه به طور فوقالعادهای بهبود یافت.
مثال:
The project was supersubstantially improved after the feedback.
معنی(example):
استدلال او به طور فوقالعادهای از استدلال او قویتر بود.
مثال:
His argument was supersubstantially stronger than hers.
معنی فارسی کلمه supersubstantially
:
به طور فوقالعادهای و به شدت؛ در سطحی بالاتر از معمول.