معنی فارسی supertranscendently
B1به طور فوق العاده و فراتر از حد معمول انجام دادن یا وجود داشتن.
In a manner that goes beyond the usual limits or expectations.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور فوق العاده فراتر از آنچه که لازم بود، به کار نزدیک شد.
مثال:
He approached the task supertranscendently, going beyond what was required.
معنی(example):
اجرای او فوق العاده زیبا بود و همه حاضران را مجذوب کرد.
مثال:
Her performance was supertranscendently beautiful, captivating everyone present.
معنی فارسی کلمه supertranscendently
:
به طور فوق العاده و فراتر از حد معمول انجام دادن یا وجود داشتن.