معنی فارسی supertrivial

B1

چیزهایی که بسیار بی اهمیت و کم ارزش هستند.

Something that is extremely trivial or insignificant.

example
معنی(example):

او جزئیات فوق العاده بی اهمیت گفتگو را نادیده گرفت.

مثال:

She dismissed the supertrivial details of the conversation.

معنی(example):

مسائل فوق العاده بی اهمیت پروژه به سرعت حل شدند.

مثال:

The project's supertrivial issues were quickly solved.

معنی فارسی کلمه supertrivial

: معنی supertrivial به فارسی

چیزهایی که بسیار بی اهمیت و کم ارزش هستند.