معنی فارسی superurgency
B1نیاز فوریتر یا مبرمتر به چیزی، معمولاً در شرایط خاص.
An extreme sense of urgency that demands immediate action.
- NOUN
example
معنی(example):
اکنون نیاز مبرمی برای پرداختن به تغییرات آب و هوا وجود دارد.
مثال:
There is a superurgency to address climate change now.
معنی(example):
در زمانهای بحران، نیاز فوقالعاده اغلب بر برنامهریزی پیشی میگیرد.
مثال:
In times of crisis, superurgency often takes precedence over planning.
معنی فارسی کلمه superurgency
:
نیاز فوریتر یا مبرمتر به چیزی، معمولاً در شرایط خاص.