معنی فارسی supervexation

B2

سرخوردگی شدید، حالتی از ناراحتی یا تأسف بسیار بالا در نتیجه یک مشکل یا چالش.

Extreme state of irritation or distress caused by a problem.

example
معنی(example):

اینکه او در حل معما دچار سرخوردگی شدید شد، آشکار بود.

مثال:

His supervexation was evident when he struggled to solve the puzzle.

معنی(example):

او نارضایتی شدید خود را در مورد تأخیرهای پروژه ابراز کرد.

مثال:

She expressed her supervexation over the delays in the project.

معنی فارسی کلمه supervexation

: معنی supervexation به فارسی

سرخوردگی شدید، حالتی از ناراحتی یا تأسف بسیار بالا در نتیجه یک مشکل یا چالش.