معنی فارسی supervision orders
B2دستورات قانونی که برای نظارت بر رفتار و فعالیتهای مجرمین یا خطرناکها صادر میشود.
Legal commands issued to monitor the behavior of offenders or at-risk individuals.
- NOUN
example
معنی(example):
دادگاه دستورات نظارت برای جوانان مجرم صادر کرد.
مثال:
The court issued supervision orders for the juvenile offenders.
معنی(example):
دستورات نظارت به اطمینان از اینکه مجرمین راهنمایی دریافت کنند، کمک میکند.
مثال:
Supervision orders help ensure that offenders receive guidance.
معنی فارسی کلمه supervision orders
:
دستورات قانونی که برای نظارت بر رفتار و فعالیتهای مجرمین یا خطرناکها صادر میشود.