معنی فارسی superwager
B1شرط بزرگ یا ریسکپذیر.
A very significant or high-stakes bet.
- NOUN
example
معنی(example):
او روی بازی نهایی فصل یک شرط فوقالعاده بزرگ بست.
مثال:
He made a superwager on the final game of the season.
معنی(example):
شرط فوقالعادهای که او بست، حرکتی پرخطر بود.
مثال:
The superwager he placed was a risky move.
معنی فارسی کلمه superwager
:
شرط بزرگ یا ریسکپذیر.