معنی فارسی superworldly
C1بسیار فراتر از دنیا یا واقعیت، به طوری که چیزی غیرعادی و غیرقابل تصور به نظر برسد.
Beyond the ordinary world, suggesting something extraordinary or unreal.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هنرمند نقاشی فوقالعادهای خلق کرد که به نظر میرسید از واقعیت فراتر رفته است.
مثال:
The artist created a superworldly painting that seemed to transcend reality.
معنی(example):
ایدههای فوقالعادهاش الهامبخش بسیاری دیگر در این زمینه بود.
مثال:
His superworldly ideas inspired many others in the field.
معنی فارسی کلمه superworldly
:
بسیار فراتر از دنیا یا واقعیت، به طوری که چیزی غیرعادی و غیرقابل تصور به نظر برسد.