معنی فارسی supraconsciousness
B1به حالت یا وضعیت فراهوشیاری اشاره دارد که در آن فرد به آگاهیهای بالاتر دسترسی پیدا میکند.
A state of higher consciousness that transcends ordinary awareness.
- OTHER
example
معنی(example):
هشیاری فوقهوشیار معمولاً با روشنگری مرتبط است.
مثال:
Supraconsciousness is often associated with enlightenment.
معنی(example):
بسیاری از فیلسوفان مفهوم هشیاری فوقهوشیار را بررسی میکنند.
مثال:
Many philosophers explore the concept of supraconsciousness.
معنی فارسی کلمه supraconsciousness
:
به حالت یا وضعیت فراهوشیاری اشاره دارد که در آن فرد به آگاهیهای بالاتر دسترسی پیدا میکند.