معنی فارسی suprahumanity
B1پدیدهها و ایدههایی که وجود انسان را در مقیاس وسیعتری بررسی میکنند و به فراتر از محدودیتهای انسانی میپردازند.
Phenomena and ideas that examine human existence on a larger scale and extend beyond human limitations.
- OTHER
example
معنی(example):
فرامعنویت به مفاهیمی از وجود اشاره دارد که فراتر از زندگی انسانی معمولی است.
مثال:
Suprahumanity refers to concepts of existence beyond normal human life.
معنی(example):
بحث فلسفی دربارهی فرامعنویت دیدگاههای جدیدی دربارهی اخلاق میطلبد.
مثال:
The philosophical debate on suprahumanity invites new perspectives on ethics.
معنی فارسی کلمه suprahumanity
:
پدیدهها و ایدههایی که وجود انسان را در مقیاس وسیعتری بررسی میکنند و به فراتر از محدودیتهای انسانی میپردازند.