معنی فارسی supralateral
B1قسمتی که در بالای ناحیه جانبی قرار دارد.
Pertaining to the area situated above the lateral part.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
قسمت فوقجانبی ساختار نیاز به تجزیه و تحلیل دقیق دارد.
مثال:
The supralateral portion of the structure needs careful analysis.
معنی(example):
در جراحی، دسترسی به ناحیه فوقجانبی میتواند چالشبرانگیز باشد.
مثال:
In surgery, accessing the supralateral zone can be challenging.
معنی فارسی کلمه supralateral
:
قسمتی که در بالای ناحیه جانبی قرار دارد.