معنی فارسی supraliminally
B1به معنای انتقال پیام یا تأثیرگذاری به روشی است که فرد متوجه آن نمیشود.
In a manner that operates just above the conscious level of awareness.
- ADVERB
example
معنی(example):
پیام به طور فراآگاهی منتقل شد و بر تصمیمات مخاطبان تأثیر گذاشت.
مثال:
The message was communicated supraliminally, impacting the audience's decisions.
معنی(example):
آنها آگهی را به طور فراآگاهی قرار دادند تا بدون اینکه بینندگان متوجه شوند، بر آنها تأثیر بگذارد.
مثال:
They placed the ad supraliminally to ensure it influenced viewers without them realizing.
معنی فارسی کلمه supraliminally
:
به معنای انتقال پیام یا تأثیرگذاری به روشی است که فرد متوجه آن نمیشود.