معنی فارسی supramammary
B1به غدد یا نواحی بالای پستان اطلاق میشود که میتوانند در تحلیلهای پزشکی مورد توجه قرار گیرند.
Referring to the area or glands above the mammary glands.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
غدد فوق پستانی نقش اساسی در سلامت بازی میکنند.
مثال:
The supramammary glands play an essential role in health.
معنی(example):
مشکلات فوق پستانی نیاز به توجه پزشکی دارند.
مثال:
Supramammary issues require medical attention.
معنی فارسی کلمه supramammary
:
به غدد یا نواحی بالای پستان اطلاق میشود که میتوانند در تحلیلهای پزشکی مورد توجه قرار گیرند.