معنی فارسی supraposition

B1

به معنای قرار دادن یک شیء روی دیگری به طوری که هر دو دیده شوند.

The act of placing one thing over another so that both are visible.

example
معنی(example):

سوپرپوزیشن اصطلاحی در ریاضیات است که برای توضیح هم‌پوشانی اشکال استفاده می‌شود.

مثال:

Supraposition is a term used in mathematics to describe overlaying shapes.

معنی(example):

در طراحی گرافیکی، سوپرپوزیشن به ایجاد اثرات بصری جالب کمک می‌کند.

مثال:

In graphic design, supraposition helps create interesting visual effects.

معنی فارسی کلمه supraposition

: معنی supraposition به فارسی

به معنای قرار دادن یک شیء روی دیگری به طوری که هر دو دیده شوند.