معنی فارسی supraspinal

B1

فوق‌ستونی، به نواحی مربوط به قسمت‌های بالای ناحیه نخاع اشاره دارد.

Pertaining to areas located above the spinal cord.

example
معنی(example):

رفلکس فوق‌ستونی برای تعادل ضروری است.

مثال:

The supraspinal reflex is essential for balance.

معنی(example):

پزشکان در ارزیابی‌های عصبی به مطالعه مسیرهای فوق‌ستونی می‌پردازند.

مثال:

Doctors study the supraspinal pathways in neurological assessments.

معنی فارسی کلمه supraspinal

: معنی supraspinal به فارسی

فوق‌ستونی، به نواحی مربوط به قسمت‌های بالای ناحیه نخاع اشاره دارد.