معنی فارسی suprastate
B1حالت یا موقعیت بالاتر از حالت عادی، معمولاً به دلیلی خاص.
A state of being above the normal or average level.
- OTHER
example
معنی(example):
او به خاطر دستاوردهایش در حالت فوقالعادهای قرار دارد.
مثال:
He is in a suprastate due to his achievements.
معنی(example):
این شرکت پس از موفقیت اخیر در شرایط فوقالعادهای فعالیت میکند.
مثال:
The company operates in a suprastate condition following recent success.
معنی فارسی کلمه suprastate
:
حالت یا موقعیت بالاتر از حالت عادی، معمولاً به دلیلی خاص.