معنی فارسی sur
B1در اینجا به معنای قبلاً دانسته شده یا معلوم است.
Already known or understood.
- OTHER
example
معنی(example):
جواب این مشکل قبلاً معلوم بود، و این کار را آسان کرد.
مثال:
The answer to the problem was already sur, making it easy.
معنی(example):
او قبل از پرسیدن، پاسخ سؤال را میدانست.
مثال:
He knew the sur of the question before asking.
معنی فارسی کلمه sur
:
در اینجا به معنای قبلاً دانسته شده یا معلوم است.