معنی فارسی sure-footed
B2پایدار، به معنای داشتن اطمینان و عدم لغزش یا از دست رفتن تعادل، به خصوص در موقعیتهای دشوار.
Able to walk or run easily on difficult surfaces; steady and reliable.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Walking steadily, without stumbling; capable of finding good footing.
معنی(adjective):
Confident and capable.
example
معنی(example):
کوهنورد مطمئن به راحتی به دیواره سنگی شیبدار صعود کرد.
مثال:
The sure-footed mountaineer climbed the steep rock face skillfully.
معنی(example):
سگها معمولاً به خاطر پایدار بودن شناخته میشوند و به آنها کمک میکند تا در زمینهای ناهموار حرکت کنند.
مثال:
Dogs are often known for their sure-footedness, helping them navigate rough terrain.
معنی فارسی کلمه sure-footed
:
پایدار، به معنای داشتن اطمینان و عدم لغزش یا از دست رفتن تعادل، به خصوص در موقعیتهای دشوار.