معنی فارسی surface waters

B2

آب‌های نزدیک به سطح دریا یا دریاچه که در معرض نور خورشید قرار دارند.

The upper layer of water in an ocean, lake, or river, where sunlight penetrates.

noun
معنی(noun):

Water collecting on the ground or in a stream, river, lake, sea or ocean, as opposed to groundwater.

example
معنی(example):

ماهی‌ها در آب‌های سطحی اقیانوس زندگی می‌کنند.

مثال:

Fish live in the surface waters of the ocean.

معنی(example):

آب‌های سطحی از مناطق عمیق‌تر گرم‌تر هستند.

مثال:

The surface waters are warmer than the deeper areas.

معنی فارسی کلمه surface waters

: معنی surface waters به فارسی

آب‌های نزدیک به سطح دریا یا دریاچه که در معرض نور خورشید قرار دارند.