معنی فارسی surgency
B1فوریت یا احساس اضطرار در موقعیتها به ویژه در شرایط بحرانی.
The quality of being urgent or requiring immediate attention.
- NOUN
example
معنی(example):
فوریت طوفان نیاز به اقدام فوری از تیمهای نجات داشت.
مثال:
The surgency of the storm required immediate action from the rescue teams.
معنی(example):
صدای او احساس فوریت داشت که همه را وادار به گوش دادن کرد.
مثال:
Her voice had a sense of surgency that made everyone listen closely.
معنی فارسی کلمه surgency
:
فوریت یا احساس اضطرار در موقعیتها به ویژه در شرایط بحرانی.