معنی فارسی surger
B1جراح، پزشکی است که در انجام جراحیها تخصص دارد و به جراحیهای پزشکی میپردازد.
A medical professional who performs surgeries.
- NOUN
example
معنی(example):
جراح در روشهای خود از تکنیکهای پیشرفته استفاده کرد.
مثال:
The surger used advanced techniques in her procedures.
معنی(example):
یک جراح باید با روشهای جراحی جدید بهروز باشد.
مثال:
A surger must stay updated with new surgical methods.
معنی فارسی کلمه surger
:
جراح، پزشکی است که در انجام جراحیها تخصص دارد و به جراحیهای پزشکی میپردازد.