معنی فارسی surpassable
B1قابل گذرانی، به چیزی اطلاق میشود که میتوان بر آن غلبه کرد یا از آن عبور کرد.
Able to be exceeded or surpassed, often referring to difficulties or challenges.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این پروژه چالشهای قابل گذرانی دارد که میتوان بر آنها غلبه کرد.
مثال:
The project has surpassable challenges that can be overcome.
معنی(example):
با تلاش کافی، رکوردهای قبلی او قابل پشت سر گذاشتن هستند.
مثال:
With enough effort, her previous records are surpassable.
معنی فارسی کلمه surpassable
:
قابل گذرانی، به چیزی اطلاق میشود که میتوان بر آن غلبه کرد یا از آن عبور کرد.