معنی فارسی surprize
B1شگفتزده کردن کسی.
To cause someone to feel astonished or amazed.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند تا او را با یک مهمانی تولد شگفتزده کنند.
مثال:
They decided to surprize him with a birthday party.
معنی(example):
یک شگفتی میتواند هیجان را به روزی که otherwise کسلکننده است، بیاورد.
مثال:
A surprize can bring excitement to an otherwise dull day.
معنی فارسی کلمه surprize
:
شگفتزده کردن کسی.