معنی فارسی surrejoinder

B2

پاسخی که به یک جواب داده می‌شود، به‌ویژه در بحث یا مذاکرات.

A response made to a reply, particularly in a debate or discussion.

noun
معنی(noun):

A plaintiff's answer to the defendant's rejoinder.

example
معنی(example):

در مناظره، او یک سوررئوجایندری ارائه داد که داوران را تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

In the debate, she offered a surrejoinder that impressed the judges.

معنی(example):

سوررئوجایندری او سریع و مؤثر بود.

مثال:

His surrejoinder was quick and effective.

معنی فارسی کلمه surrejoinder

: معنی surrejoinder به فارسی

پاسخی که به یک جواب داده می‌شود، به‌ویژه در بحث یا مذاکرات.