معنی فارسی surreptitious

C1 /səˌɹɜpˈtɪʃəs/

سرزده و پنهانی، در صورتی که کاری بدون جلب توجه دیگران انجام شود.

Kept secret, especially because it would not be approved of.

مکالمه با هوش مصنوعی آموزش زبان با فیلم

adjective

معنی(adjective):

Stealthy, furtive, well hidden, covert (especially movements).

example

معنی(example):

او نگاهی پنهانی به یادداشت‌های او در طول امتحان انداخت.

مثال:

He took a surreptitious glance at her notes during the test.

معنی(example):

جلسه پنهانی در یک پارک دورافتاده برگزار شد.

مثال:

The surreptitious meeting took place in a secluded park.

معنی فارسی کلمه surreptitious

سرزده و پنهانی، در صورتی که کاری بدون جلب توجه دیگران انجام شود.