معنی فارسی surveils

B1

او می‌بیند و نظارت می‌کند، به معنای کار زیر نظر داشتن و جمع‌آوری اطلاعات است.

To keep watch over someone or something, often for safety and security.

verb
معنی(verb):

To keep someone or something under surveillance.

example
معنی(example):

تیم امنیتی ساختمان را ۲۴ ساعته تحت نظر دارد.

مثال:

The security team surveils the building 24/7.

معنی(example):

او فعالیت‌های آنلاین را تحت نظر دارد تا ببیند چیزی نادرست نیست.

مثال:

She surveils the online activities to make sure nothing is amiss.

معنی فارسی کلمه surveils

: معنی surveils به فارسی

او می‌بیند و نظارت می‌کند، به معنای کار زیر نظر داشتن و جمع‌آوری اطلاعات است.