معنی فارسی survivor's guilt
B1احساسی از عذاب وجدان که فرد بازمانده پس از یک فاجعه احساس میکند، به خصوص وقتی که دیگران جان خود را از دست دادهاند.
The feeling of guilt that some people experience when they survive a traumatic event while others do not.
- NOUN
example
معنی(example):
او پس از اینکه دوستانش نجات نیافتند، احساس گناه بازمانده کرد.
مثال:
She felt survivor's guilt after her friends didn't make it.
معنی(example):
گناه بازمانده میتواند دشوار باشد که بر آن غلبه کرد.
مثال:
Survivor's guilt can be difficult to overcome.
معنی فارسی کلمه survivor's guilt
:احساسی از عذاب وجدان که فرد بازمانده پس از یک فاجعه احساس میکند، به خصوص وقتی که دیگران جان خود را از دست دادهاند.