معنی فارسی suscitate

B1

احیاء کردن و برانگیختن مجدد، به ویژه در زمینه بازگرداندن فعالیت.

To revive or bring back to life or action, especially in a context of restoration.

example
معنی(example):

پزشکان تلاش کردند تا بیمار را با استفاده از تکنیک های پیشرفته به حالت اولیه بازگردانند.

مثال:

Doctors attempted to suscitate the patient using advanced techniques.

معنی(example):

برای احیای علاقه جامعه، آنها چندین رویداد سازماندهی کردند.

مثال:

To suscitate the community's interest, they organized several events.

معنی فارسی کلمه suscitate

: معنی suscitate به فارسی

احیاء کردن و برانگیختن مجدد، به ویژه در زمینه بازگرداندن فعالیت.