معنی فارسی suspectfulness
B1حالتی که فرد بهطرز مشکوکی به دیگران یا اوضاع شک میکند.
The quality of being suspectful; a state of suspicion.
- NOUN
example
معنی(example):
مشکوک بودن او پس از آن حادثه افزایش یافت.
مثال:
Her suspectfulness grew after the incident.
معنی(example):
مشکوک بودن در اتاق محسوس بود.
مثال:
The suspectfulness in the room was palpable.
معنی فارسی کلمه suspectfulness
:
حالتی که فرد بهطرز مشکوکی به دیگران یا اوضاع شک میکند.