معنی فارسی suspended
B1 /səˈspɛndɪd/معنی معلق بودن به حالتی اطلاق میشود که چیزی برای مدتی متوقف شده یا تحت نظر قرار گرفته است.
Refers to something that is temporarily halted or is in a state of awaiting further action.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
حکم معلق به این معنی است که اگر مجرم جرم دیگری انجام ندهد، زمان زندان وجود ندارد.
مثال:
The suspended sentence means no jail time unless they commit another crime.
معنی(example):
کودک به خاطر رفتار بد از مدرسه معلق شد.
مثال:
The child was suspended from school for bad behavior.
معنی فارسی کلمه suspended
:
معنی معلق بودن به حالتی اطلاق میشود که چیزی برای مدتی متوقف شده یا تحت نظر قرار گرفته است.