معنی فارسی sussex

B1

یک منطقه در جنوب انگلیس که به خاطر چشم‌اندازهای طبیعی و تاریخ غنی‌اش شناخته شده است.

A county in the south of England renowned for its scenic landscapes.

example
معنی(example):

ساسکس به خاطر طبیعت زیبا و سرسبز خود معروف است.

مثال:

Sussex is known for its beautiful countryside.

معنی(example):

آنها تابستان گذشته به ساسکس تعطیلات رفتند.

مثال:

They went on holiday to Sussex last summer.

معنی فارسی کلمه sussex

: معنی sussex به فارسی

یک منطقه در جنوب انگلیس که به خاطر چشم‌اندازهای طبیعی و تاریخ غنی‌اش شناخته شده است.