معنی فارسی susurringly
B1سوسورانتی، به معنای بیان آرام و نرم، بهویژه در سخنرانی یا مکالمه.
In a soft, whispering manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت سوسورانتی صحبت کرد و باعث شد که گفتوگو حس صمیمیت داشته باشد.
مثال:
He spoke susurringly, making the conversation feel intimate.
معنی(example):
معلم به طور سوسورانتی راز را با دانشآموزانش در میان گذاشت.
مثال:
The teacher susurringly shared the secret with her students.
معنی فارسی کلمه susurringly
:
سوسورانتی، به معنای بیان آرام و نرم، بهویژه در سخنرانی یا مکالمه.