معنی فارسی sutaio
B1روشی برای شکلگیری و یکنواختی صدا.
A technique or method related to sound production or vocal training.
- OTHER
example
معنی(example):
او پس از تمرین صدای خود، صدایش را پیدا کرد.
مثال:
He found his voice after practicing his sutaio.
معنی(example):
تکنولوژی کمک کرد تا سوتایو برای یادگیری راحتتر شود.
مثال:
The tech helped make the sutaio more comfortable for learning.
معنی فارسی کلمه sutaio
:
روشی برای شکلگیری و یکنواختی صدا.