معنی فارسی sutlery
B2محل فروش مواد غذایی و کالاهای ضروری برای نظامیان.
A place where provisions and supplies are sold to soldiers.
- NOUN
example
معنی(example):
سوتلری پر از سربازان بود که مایحتاج خریداری میکردند.
مثال:
The sutlery was bustling with soldiers buying provisions.
معنی(example):
سوتلری معمولاً در نزدیکی اردوگاههای نظامی قرار دارد.
مثال:
A sutlery is often found near military camps.
معنی فارسی کلمه sutlery
:
محل فروش مواد غذایی و کالاهای ضروری برای نظامیان.