معنی فارسی swaggi

B1

شیک و با کلاس, به خصوص در لباس یا سبک ظاهری.

Stylishly cool or fashionable.

example
معنی(example):

او در لباس جدیدش بسیار شیک به نظر می‌رسید.

مثال:

He looked so swaggi in his new outfit.

معنی(example):

آن خودرو واقعاً شیک است؛ در جاده به خوبی دیده می‌شود.

مثال:

That car is really swaggi; it stands out on the road.

معنی فارسی کلمه swaggi

: معنی swaggi به فارسی

شیک و با کلاس, به خصوص در لباس یا سبک ظاهری.