معنی فارسی swallow hole
B2سوراخ بلعنده، حفرهای در زمین که آب یا مواد را به داخل خود میبلعد.
A hole in the ground through which water or other materials can flow.
- noun
noun
معنی(noun):
A sinkhole; a shakehole.
example
معنی(example):
غار یک سوراخ بلعنده دارد که با یک رودخانه زیرزمینی ارتباط دارد.
مثال:
The cave has a swallow hole that connects to an underground river.
معنی(example):
ما در حین اکتشاف یک سوراخ بلعنده پیدا کردیم.
مثال:
We discovered a swallow hole during our exploration.
معنی فارسی کلمه swallow hole
:
سوراخ بلعنده، حفرهای در زمین که آب یا مواد را به داخل خود میبلعد.