معنی فارسی swallowling

B1

سواولوک، جوجه سوالو که هنوز به پرواز نرفته است.

A young swallow, especially one that is still in the nest or newly fledged.

example
معنی(example):

سوالوک به سرعت از لانه برای پرواز اولش خارج شد.

مثال:

The swallowling eagerly left the nest for its first flight.

معنی(example):

شما می‌توانید صدای سواولوک‌ها را صبح زود بشنوید.

مثال:

You can hear the swallowlings chirping early in the morning.

معنی فارسی کلمه swallowling

: معنی swallowling به فارسی

سواولوک، جوجه سوالو که هنوز به پرواز نرفته است.